ذهن از بسیاری از بخشهای مختلف تشکیل یافته است که هر کدام میتوانند بر رفتار شما تاثیر بگذارند. به عنوان مثال، بخشی از ذهن شما که به جذب کالری کافی و مواد غذایی اهمیت میدهد ممکن است شما را ترغیب کند که غذاهای پر چرب بخورید، اما بخش دیگری از ذهن شما تشخیص میدهد که در طولانی مدت، بیش از حد پرخوری کردن سلامتی شما و قیافه فیزیکی شما را خراب خواهد کرد. کلید شما برای کنترل ذهن، کنترل اعمال خود بر رفتارهایی است که میخواهید تغییر دهید. چند ترفند برای تغییر ذهن و در نهایت رفتار شما وجود دارد که در اینجا به آنها پرداخته ایم. برای آشنایی با روش های کنترل ذهن با ما تا پایان این مقاله همراه باشید.
۱.از غرق شدن در افکارتان اجتناب کنید
ممکن است در مورد چیزی منفی فکر کنید، حتی زمانی که واقعا نمیخواهید. به عنوان یکی روش های کنترل ذهن از غرق شدن در افکار منفی دوری کنید. در اینجا چند ترفند برای کنترل ذهن و توقف غرق شدن در افکار وجود دارد.
فکر کردن به بدترین حالت ممکن
در مورد بدترین حالتی که ممکن است برایتان اتفاق بیافتد فکر کنید. اگر چه ممکن است غیر منطقی به نظر برسد اما زمانی که به بدترین حالت فکر میکنید، و سپس به این فکر کنید که آیا میتوانید آن را کنترل کنید یا خیر، به احتمال زیاد متوجه خواهید شد که میتوانید افکار خودتان را کنترل کنید و این میتواند به کاهش نگرانی شما کمک کند.
تعیین زمان بندی برای کارهای خود
برای کارهای خود زمان بندی انجام دهید تا نگران نباشید. با اختصاص دادن زمان برای فکر کردن در مورد مشکلات خود، میتوانید مطمئن باشید که به آن ها توجه خواهید کرد. این کار میتواند به شما کمک کند که در هر زمان و در هر لحظه غرق در افکارتان نشوید. سعی کنید به طور مداوم روزانه قدم بزنید. بیرون رفتن و قدم زدن میتواند ذهن شما را از نگرانیهای شما خارج کند.
زمان بندی کارها
۲.به خود ایمان داشته باشید که میتوانید شرایط را تغییر دهید
اگر شما باور ندارید که میتوانید شرایطتان را تغییر دهید، باعث میشود که به همان اندازه که فکر میکنید موفقیت برایتان غیر ممکن است، تلاشتان بی نتیجه شود. بنابراین، مطمئن شوید که از افکار مثبت برای مقابله با مشکل خود استفاده میکنید. شاید بتوان این روش را یکی از اساسی ترین روش های کنترل ذهن دانست.
۳.در مورد تواناییهای خود خوشبین باشید
شما ممکن است فکر کنید که دقت داشتن در مورد توانایی خود به عنوان یکی از روش های کنترل ذهن، یک کلید باشد. با این حال، مطالعات نشان میدهند که بیش از حد خوشبین بودن در مورد توانایی هایتان میتواند به شما کمک کند که کنترل افکار خود را به دست بگیرید.
برای خوشبین بودن، سعی کنید به خودتان بگویید که موفق خواهید شد و ذهن خود را بارها و بارها کنترل خواهید کنید، حتی اگر در حال حاضر چنین اعتقادی نداشته باشید.
همچنین سعی کنید زمانهایی را به خودتان یادآوری کنید که در آن با موفقیت ذهن خود را کنترل کردهاید. سعی کنید تنها بر روی این موفقیتها فکر کنید نه بر شکستهای خود.
۴.آنچه را که می خواهید کنترل کنید دوباره ارزیابی کنید
سعی کنید دیدتان را نسبت به این قضیه که چگونه به چیزی نگاه کنید که در تلاش برای کنترل آن هستید تغییر دهید. برای مثال اگر بخشی از ذهن شما واقعا میخواهد دخانیات مصرف کند اما شما سعی دارید مصرف دخانیات را متوقف کنید، سعی کنید که دخانیات را به عنوان زهر تجسم کنید. تصور کنید که از طریق بدن شما میگذرد و سلولها و اندامهای شما را آلوده میکند. مطالعات نشان میدهد که داشتن تبدیل ذهنی افراد به چیزهای نا مطلوب تر، تلاشهای فرد مبنی بر کنترل افکار خود را تسهیل میکند. به عبارت ساده تر تجسم بینهایت بد در مورد موضوعی که باید کنترل شود خود یکی از روش های کنترل ذهن است.
۵.از مقصر دانستن خود اجتناب کنید
این یک تله فکری است که در آن شما مسئولیت شخصی برای چیزهایی که خارج از کنترل شما هستند را قبول میکنید. به عنوان مثال، اگر دختر شما در مدرسه افت کرد ممکن است بگویید این تقصیر من است که او افت کرده” در حالی که واقعیت این بوده که شرایط کاملا خارج از کنترل شما بوده.
برای اجتناب از مقصر دانستن خود، سعی کنید به دقت و به طور منطقی در مورد رویدادهایی فکر کنید که میتواند به شما کمک کند. برای مثال، ممکن است از خودتان بپرسید من واقعا چه کاری میتوانم برای متوقفکردن دخترم از افت کردن انجام دهم، با توجه به اینکه من با او در مدرسه نبوده ام؟”
۶.از نتیجه گیری سریع خودداری کنید
این یک تله فکری است که شامل فکر کردن به چیزهای خاص بدون هیچ مدرکی برای پشتیبانی از آن افکار است. برای مثال، فردی که به نتیجه گیری سریع می پردازد ممکن است فکر کند که یک نفر او را بدون هیچ مدرکی که از این ادعا حمایت میکند.
برای جلوگیری از نتیجهگیری سریع، میتوانید قبل از قضاوت بیشتر فکر کنید. این میتواند به شما کمک کند از خودتان سوالاتی در مورد این ایده بپرسید. برای مثال، میتوانید از خودتان بپرسید که آیا واقعا میدانید که این فکر که دارید درست است یا نه. همچنین میتوانید از خودتان بخواهید نکتههای ویژهای از شواهد را شناسایی کنید که نشان میدهند این فکر درست است. با استفاده از مثال قبلی، فردی که فکر میکند یک نفر از او خوشش نمیآید، از خود میخواهد تا با فردی که شواهدی را برای این ادعا ارائه میکند، با او صحبت کند.
۷.از از بزرگ کردن وقایع برای خود اجتناب کنید
این یک تله فکری منفی است که در آن فرد همه چیز را برای خود و بقیه بزرگ می کند.
برای توقف کردن این کار بر روی تفکر مثبت بیشتر کار کنید. همچنین میتوانید از خودتان سوالاتی بپرسید که منطق و عقلتان را به کار میگیرند. برای مثال، کسی که در یک آزمون شکست خورده و فکر میکند زندگی اش خراب شده است و هرگز یک شغل خوب به دست نخواهد آورد باید اینگونه با خود فکر کند که آیا من کسی را میشناسم که در حال حاضر شغل خوبی بدستآورده است و یا خوشحال به نظر میرسد؟ ” اگر من جای فرد استخدام کننده بودم چه کسی را می پذیرفتم و چه کسی را رد میکردم؟ و این افراد چه ویزگی هایی داشتند که من آنها را رد کردم یا پذیرفتم؟
۸.ایجاد عادات خوب. یک برنامه برای زندگی خود ایجاد کنید
اگر برای آنچه در زندگی می خواهید مسیری روشن داشته باشید، ممکن است کمتر دچار وسوسه شوید که در دراز مدت اتفاقات به شما آسیب برساند. چیزهایی که از زندگی میخواهید را یادداشت کنید: آیا این شغلی که من می خواهم یک شغل خوب است؟
شما مجبور نیستید برای رسیدن به این اهداف به عنوان بخشی از این تمرین گامهای خیلی دقیقی انجام دهید. به جای آن، به خاطر داشته باشید که اهداف فراگیر خود را در ذهن داشته باشید تا بتوانید در مسیر زندگی خود بمانید. برای ایجاد اهداف شخصی، مهم است که قله ی اهدافتان را بیش از حد بالا تنظیم نکنید وگرنه شکست خواهید خورد و این میتواند انگیزه شما را از بین ببرد.
در عوض، برخی اهداف بزرگ را مشخص کنید (به عنوان مثال، یاد بگیرید که نرمافزارها را را کدگذاری کنید)، اما آن اهداف دوردست را به اهداف قابلدستیابی کوچکتری تقسیم کنید (به عنوان مثال، هر هفته ۱ فصل از کتاب کدگذاری نرمافزار را بخوانید). بدین ترتیب میتوانید میزان محسوسی از پیشرفت را همانطور که برای رسیدن به اهداف دور خود کار میکنید، ببینید.
۹.تصویری با عنوان کنترل ذهن خود برای خود بسازید
لبخند بزنید، حتی اگر آن تصویر را دوست نداشته باشید. احساسات منفی میتوانند کنترل ذهن را کاهش داده و حتی آنرا سختتر کنند. یک راه مناسب برای مقابله با احساسات منفی، تنها لبخند زدن است. در واقع طبق فرضیه بازخورد لبخند زدن باعث ایجاد حس خوب در درون و در نتیجه بازخوردی شاد از بدن شما می شود.
۱۰.زمان و یا پولتان را صرف دیگران کنید
تحقیقات نشان میدهد که خرج کردن برای دیگران میتواند شادی و رفاه را افزایش دهد. شادی و رفاه میتواند یکی از مهترین روش های کنترل ذهن باشد و احساسات منفی که کنترل ذهن را را دشوارتر میکند را کاهش دهد.
در واقع نفس این قضیه که زمان یا پول خود را صرف دیگران میکنید مهم نیست. آنچه مهم است این است که شما به دیگران کمک کرده اید که بسیار ارزشمند است.
۱۱.برای خود موانعی ایجاد کنید
یکی از راه های کنترل ذهن شما این است که دستیابی به آنچه که می خواهید برای شما دشوارتر شود. این تلاش اضافی باعث می شود تا بخشی از ذهن شما کمتر برنده شود و بر رفتار شما تأثیر بگذارد. این تلاش اضافی آن را به گونهای خواهد ساخت که بخشی از ذهن شما به احتمال کمتری پیروز شود و بر رفتار شما تاثیر بگذارد.
بررسی چند مثال کاربردی
به عنوان مثال، اگر میخواهید بخشی از ذهن خود را کنترل کنید که میخواهد تلویزیون تماشا کند، زمانی که بخشی از ذهن شما میخواهد زمان تماشای تلویزیون را قطع کند، میتوانید کنترل از راه دور خود را در یک نقطه دشوار قرار دهید.
یک مثال دیگر این است که اگر در هنگام صبح سخت از خواب بیدار میشوید و قسمتی از ذهن شما می خواهد که هر چه زودتر بیدار شوید، ساعت زنگدار خود را در نقطه ای دور از تخت خود قرار داده تا برای خاموش کردن آن در هنگام صبح مجبور شوید بلند شوید و آن را خاموش کنید.
یک مثال دیگر این است که اگر از رابطه جنسی خودداری میکنید و میخواهید این رفتار را تغییر دهید، میتوانید از قرار دادن خودتان در موقعیتهایی که منجر به میشود اجتناب کنید: یا مثلا شما میتوانید از مهمانی های شبانه دوری کنید و تا آنجا که میتوانید تعداد افراد منفی را که گاهی اوقات با آنها مواجه میشوید را حذف کنید.
درباره این سایت